
“انسان” بزرگ نيست
جزبه وسيله فكرش
“شريف” نيست جز به واسطه ي احساساتش
و ”قابل احترام” نيست جز به سبب اعمال نيكش
تقديم به انساني شريف و قابل احترام . . .
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

از گره هاي بيشمار زندگي گله نميكنم
آن بافنده ي آفريننده مي داند
حاصل صبر بر اين گره ها
فرشي گران بها خواهد شد . . .

- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

خوشبختي يعني قلبي را نشكني
دلي را نرنجاني
آبرويي را نريزي
و ديگران از تو آسيبي نبينند
حالا برو ببين چقدر خوشبختي

- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

منتظر هيچ دستي در هيچ جاي اين دنيا نباش
اشك هايت را با دست هاي خودت پاك كن
همه رهگذرند . . .
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

به بعضيا هم بايد گفت
اگه نميتوني آدم باشي
حداقل قيافه آدم حسابي ها رو به خودت نگير
تا ما تكليف خودمون رو بدونيم

- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

همه بهم ميگن:
چرا اينقدر بي “حوصله” شدي؟
چرا اينقدر “خسته” اي؟
چرا ديگه “نيستي”؟
كاش بفهمن اونقدر “نبودنت” “خسته” ام كرده كه
ديگه براي (تو) هم “حوصله” ندارم
چه برسه به (خودم)!
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

حال و هواي درخت خشك را دارم
نميدانم بايد چشم انتظار بهار باشم
يا هيزم شكن!
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

آدم عشق شو يادش نميره!
فقط ياد ميگيره
راجبش كمتر حرف بزنه
بهش كمتر فكر كنه
دلش كمتر تنگ بشه
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۵ بازديد
- ۰ نظر

يه وقت به سرت نزند
كه شعرهايم را بتكاني
چرا كه رسوا خواهم شد!
و همه خواهند ديد
لحظه لحظه تو را “ميان واژه هايم”
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۶ بازديد
- ۰ نظر

بايد به بعضي ها گفت
ناراحت چي هستي؟
دنيا كه به آخر نرسيده !
من نشدم ، يكي ديگه !
تو كه عادت داري
- ساناز محمدي
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۸ ۵ بازديد
- ۰ نظر