افتادي از بلندي و آقا سرت شكست
ته مانده هاي زخمي بال و پرت شكست
وقتي عمود آمد وشقّ القمر كه شد
تير كمان ميان دو چشم ترت شكست
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
افتادي از بلندي و آقا سرت شكست
ته مانده هاي زخمي بال و پرت شكست
وقتي عمود آمد وشقّ القمر كه شد
تير كمان ميان دو چشم ترت شكست
هُو ميكنند مرا كه زمين خورده ام حسين
با من بگو كه آبرويت برده ام حسين ؟؟؟؟
سوگند به موي مادرمان فاطمه - نشد
شرمنده ام كه آب نياورده ام حسين
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
چه شد كه اين همه تير سوي پيكرت آمد
چه شد كه مادر من جاي مادرت آمد
نشد كه آب بياري حرم فداي سرت
ولي بگو چه بلايي سر سرت آمد
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
با خنده پاي اهل جفا مي خورد زمين
ساقي ميان علقمه تا مي خورد زمين
كارش تمام مي شود آن كس كه عاقبت
سرلشگرش كنار لوا مي خورد زمين
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
تسليت اي ياران ماه محرّم شد
بـزم عزاداران حلقه مـاتم شد
جبريل امين سينه زده جامه دريده
خون جگر فاطمه از ديـده چكيده
ماه عزا آمد
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
دل من گرفته باز محرمه محرمه
فصل گريه ها و فصل ماتمه محرمه
خيمه ي عزا رو توي دلها بر پا بكنيم
معجر سوخته ي عمه پرچمه محرمه
با همون چادر خاكي مادر دلامونو
سياهپوش كنيم كه موسم غمه محرمه
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۷ بازديد
- ۰ نظر
تختي كه هر شب
تنهـــــا؛
با ياد كسي روش بخوابي
تخت نيســـت ...
تــــــابوته ........
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۶ بازديد
- ۰ نظر
بگذار سر به سينه ي من تا بگويمت
اندوه چيست ؟ عشق كدام است ؟ غم كجاست ؟
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمريست در هواي تو از آشيان جداست . . .
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۶ بازديد
- ۰ نظر
ﺩﺭﺩ ﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خيلي همراهم بودي….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتي يه نگاهش برات يه دنيا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا كرديم و آشتي كرديم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ كلي حرف توي دلت ميمونه و نميتوني بهش بگي…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بايــد ﺗﻘﺎص ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۶ بازديد
- ۰ نظر