دختره 11 سالشه پست گذاشته :
خدايا يعني ميشه من برگردم به دوران بچگي؟
يه ذره اسيد بدين من بزنم خودمو راحت كنم
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر
ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺁﺗﺶ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﺗﻮﯼ ﺍﻧﺒﺎﺭﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻣﺎﺭ ﻫﺴﺖ
ﺍﻭﻥ ﺑﺪﺑﺨﺘﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﻮ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺳﺎﯾﻠﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﻫﯿﭽﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻥ و رفتن
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻼﻧﯽ ﻣﻄﻤﺌﻨﯽ ﻣﺎﺭ ﺩﯾﺪﯼ ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻧﺒﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻡ
ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
يارو سوال پرسيده اگه 24 ساعت گناه آزاد باشه
چه گناهي ميكنين؟
جواباي ملت كلن شخصيت منو برد زير سوال
چون همشون فعاليت هاي روزمره ي من بودن
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
دانلود كتاب رمان جديد سوخته دامانم
سمن چند ساله كه با كلي عشق
و محبت دو طرفه با قادر ازدواج كرده ولي خدا صلاح ندونسته تا حالا بچه دار
بشه . همه بهش انگ ميچسبونن كه نازاست كه بچه اش نميشه . سمن دلش پر از
غصه است …
مخصوصا طايفه ي شوهرش بهش زخم زبون ميزنن و آزارش ميدن … تا اينكه يه روز
بعد از چهارسال وقتي قادر نيست ، مادر شوهرش ، سمن رو از خونه و كاشونه اش
بيرونش ميكنه ، اون هم به جرم نداشتن بچه … اون هم به خاطر صلاح و مصلحت
خدا …
سمنِ آواره … سمن ِ بيچاره … راهش ميوفته به درخونه ي زينال ، پسرعموي سخت
گيرش ، مرد سوخته در آتش گذشته ، مردي كه با صورت نيم سوخته و پوست
چروكيده ي دستهاش … غاصبيِ براي زنهاي اطرافش … تلخ و سخت … تند و بي رحم …
:::دانلود رمان سوخته دامانم در ادامه مطلب:::
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۱۱ بازديد
- ۰ نظر
اگــــــر اين دو نفـــــــر آخرين مـــــــــرد هاي ، روي كره زمين باشـــــــند
كدام را براي همــــــــــــــسري انتخاب ميكنيد ؟
1 يا 2
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۷ بازديد
- ۰ نظر
هيچ دقت كردين كه:
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎ ﮐﻼً ﻓﻘﻂ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!
ﺩﻋﻮﺍ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!
ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﻃﺮﻑ ﺑﺎﺯﻧﺶ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻗﺮﺍﺿﻪ ﺳﻮﺍﺭﺷﯽ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﮔﺮﻭﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!
ﮐﻼً ﻫﺮﭼﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!
ﺍﻻنم نظر نميدن ﻓﻘﻂ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ...!!!!!!!!!!
ميگي نه؟! حالا ببين.
(9)
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر
پشت ﯾﻪ ﻭﺍﻧﺖ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺿﺎﯾﻌﺎﺕ ﻓﻠﺰﯼ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺧﺮﯾﺪ ﺿﺎﯾﻌﺎﺕ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﺷﻬﺮ ﺭا ﻣﯿﮕﺮﺩﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ پيدﺍ ﮐﻨﻢ!
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر
پطروس كي بود؟
.....
....
...
..
.
.
.
.
.
يــه كودك فداكـــاربود ... كه وقتي گــرگ به گوسفنداي كوكب خانم حمله كرد ..
پيراهنشو آتش زد و رفت زير تانك .... و بعد قطار ايستاد و خرمشهر آزاد شد!
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۷ بازديد
- ۰ نظر
رﻓﺘــــﻪ ﺑـﻮﺩﻢ ﺧﻮﻧـﻪ ﭘـﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔـﻢ.
ﺑﻨـﺪﻩ ﺧـﺪﺍ ﮔﻮشـاش يـه ﮐـــﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨـﻪ.
ﭘـﺮﺳﯿﺪ دخترم ﺑﺴﻼﻣﺘـﯽ ﮐـﺠﺎ ﻣﺸـﻐﻮﻝ ﺩﺭﺳـﯽ؟
ﮔﻔﺘـﻢ :ﺍﻫـﻮﺍﺯ.
ﮔﻔـﺖ : ﮔﻔﺘـﯽ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟
ﮔﻔﺘــــﻢ :نـهﺍﻫـــــــﻮﺍﺍﺍﺍﺯ .
ﺑﺎﺯﻡ ﻧﺸﻨﯿـﺪ.
ﺩﻭﺑـﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿـﺪ: ﺷﯿــــــﺮﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧــﯽ؟
ﮔﻔﺘـﻢ :نـه ﭘـﺪﺭ ﺟﺎﻥ . ﺍﻫـﻮﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧـﻢ ..... ﺍﻫـﻮﺍﺯ .
ﮔﻔـﺖ : ﮔﻔﺘـﯽ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟ﮐﺠـﺎﯼ ﺷﯿـﺮﺍﺯ؟
ﺩﯾـﺪﻡ ﺧـﻮﺏ ﻧﻤﯿﺸﻨـﻮﻩٌ ﺯﺷﺘـﻪ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫـﯽ ﺻﺪﺍﻣـو ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﯿﺒـــــﺮﻡ ﮔﻔﺘـﻢ آﺭﻩ ﺷﯿـﺮﺍﺯﻡ
ﮔﻔـﺖ : ﭘـﺲ ﭼـﺮﺍ هـي ﻣﯿﮕـﯽ ﺍﻫـﻮﺍﺯ
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۷ بازديد
- ۰ نظر