دختره ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﭼﺮﺍ ﻣﻨﻮ ﺍﺩﺩ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﻮﺑﻢ ﺑﻮﺩ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﮐـــــــــــــــــــﻲ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺳﻤﻨﺪﻭﻥ !! ﺣﺬﻓﻢ ﮐﺮﺩ !!!! ﺧﺐ ﺳﻤﻨﺪﻭﻧﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ !!!؟
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر
دختره ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﭼﺮﺍ ﻣﻨﻮ ﺍﺩﺩ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﻮﺑﻢ ﺑﻮﺩ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﮐـــــــــــــــــــﻲ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺳﻤﻨﺪﻭﻥ !! ﺣﺬﻓﻢ ﮐﺮﺩ !!!! ﺧﺐ ﺳﻤﻨﺪﻭﻧﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ !!!؟
فوايد جوراب زنانه در ايران:
صافي آبليمو-آبغوره!
كمربند شلوار!
كش مو!
سر دوش حمام
و...
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
امروز يكي زنگ زده بود راديو آوا !
قسمت ترانه هاي درخواستي !
بعد از اينكه اهنگ مورد نظرش رو گفت ، آخرش گفت:
لطف كنيد صداشم زياد كنيد!!!!!
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
دانلود كتاب رمان جديد شاه پري حجله از رويا سيناپور
خلاصه داستان:
خوب به ياد دارم كه يك شب سرد زمستاني بود. ساعت را نگاه نكردم
چون مي دانستم كه چند ساعتي بيشتر به سحر نمانده است .
صداي زوزه ي گرگ از دل كوهستان شنيده مي شد .
همين كه لاي در را باز كردم ، كولاك فرياد وحشتناكي كشيد و وادارم كرد
كه فورا در را ببندم . بخار تنها پنجره ي كوچك اطاقمان را پاك كردم .
اما در تاريكي هيچ نديدم جز نور ضعيفي كه از دور سوسو مي زد .
چون مي دانستم كه چند ساعتي بيشتر به سحر نمانده است .
صداي زوزه ي گرگ از دل كوهستان شنيده مي شد .
همين كه لاي در را باز كردم ، كولاك فرياد وحشتناكي كشيد و وادارم كرد
كه فورا در را ببندم . بخار تنها پنجره ي كوچك اطاقمان را پاك كردم .
اما در تاريكي هيچ نديدم جز نور ضعيفي كه از دور سوسو مي زد .
ديگر نفسهاي پدرم پيرم را كه به شماره افتاده بود ، مي شنيدم .
صداي خرخر سينه اش و سرفه هاي مكررش نگراني ام را بيشتر كرد .
صداي خرخر سينه اش و سرفه هاي مكررش نگراني ام را بيشتر كرد .
لحاف كرسي را تا انتهاي گردنش بالا كشيدم
و خاكستر روي زغال منقلي كه زير كرسي بود ، را كنار زدم تا گرماي بيشتري بدهد .
اما سوز وحشيانه اي كه از بيرون كلبه را محاصره كرده بود
گرماي كرسي را ناچيز جلوه مي داد.
ديوار كلبه از تخته هاي پوسيده اي پوشيده شده بود
كه تنها محافظشان ميخهاي زنگ زده بود و با هر وزش بادي ، ناله مي كردند.
و خاكستر روي زغال منقلي كه زير كرسي بود ، را كنار زدم تا گرماي بيشتري بدهد .
اما سوز وحشيانه اي كه از بيرون كلبه را محاصره كرده بود
گرماي كرسي را ناچيز جلوه مي داد.
ديوار كلبه از تخته هاي پوسيده اي پوشيده شده بود
كه تنها محافظشان ميخهاي زنگ زده بود و با هر وزش بادي ، ناله مي كردند.
:::دانلود رمان شاه پري حجله در ادامه مطلب:::
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۳۸ بازديد
- ۰ نظر
به غضنفر ميگن: با «كوش» يك جمله بساز
گفت: شلوار من كوش؟
گفتند: اين كه نشد «كوش به معني كوشش»
گفت: شلوار من كوشش؟
گفتند: بابا، «كوشش يعني كار»
گفت: خب از اول مي‌گفتين، شلوار كار من كوشش؟
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۷ بازديد
- ۰ نظر
به غضنفر ميگن با بالش جمله بساز
ميگه يه كبوتر ديدم زدم به بالش!!
ميگن نه!با اون يكي بالش
ميگه پس زدم به اون بالش!!
ميگن بيخيال!با تشك جمله بساز!
ميگه تو شك داري زدم به بالش؟؟!!
ميگن با پتو جمله بساز
ميگه پَ تو شك داري زدم به بالش؟!
ميگن اي بابا! با تخت جمله بساز
ميگه خيالت تخت زدم به بالش
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر
امروز يه پسريو ديدم داشت گريه ميكرد ....
گفتم چي شده ؟؟
گفت دوست دخترم ميخواد عكسامو پخش كنه !!!!
الله اكبر! خدا به دادمون برسه!! مرگ بر اسرائيل !!
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
توصيف مرد »:
(مخل آسايش) در روزهاي تعطيل
(رو اعصاب) در هنكام خريد
(باعث استرس) وقت حاضر شدن خانم براي مهماني
(خود خواه) موقع تماشاي تلويزيون
(كميـــــاب) در زمان دلتنگي
(مظلوم ) وقتي پول ندارد
(خوش زبان و بامزه) براي ديگران
(پرو و عصباني) وقتي خطا كرده
(دست و دلباز و كاري) براي مامانش
(روشن فكر) براي خواهرش
(زيادي) در مسافرت
(دست و پاگير) در مجالس
(طلبكار) در همه حال
(مزاحم) موقع مهماني در آشپزخانه
(كودن) دربياد آوري مناسبت ها
(بيش فعال بود) در مهماني هاي خانوادگي اش
(همه مرد شدن البته جديدآ خانما ميگن)
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۵ بازديد
- ۰ نظر
به غضنفر ميگن چرا دوست دخترت قهر كرده ؟
.
.
.
.
.
.
ميگه خيلي وسواسه ميگه چرا با مسواك من زير بغلتو خاروندي؟!
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۶ ۶ بازديد
- ۰ نظر