شعر زيبا و غمگين بايد كمكي كني،كمرم را شكسته اند - شعر خيلي زيبا و عاشقانه و غمگين

اشعار زيبا و خواندني




بايد كمك كني ، كمرم را شكسته اند

بالم نمي دهند ، پرم را شكسته اند

نه راه پيش مانده برايم نه راه پس

پل هاي امن ِ پشت سرم را شكسته اند

هم ريشه هاي پير مرا خشك كرده اند

هم شاخه هاي تازه ترم را شكسته اند

حتي مرا نشان خودم هم نمي دهند

آيينه هاي دور و برم را شكسته اند

گل هاي قاصدك خبرم را نمي برند

پاي هميشه ي سفرم را شكسته اند

حالا تو نيستي و دهان هاي هرزه گو

با سنگ ِ حرف ِ مُفت ، سرم را شكسته اند


 مهدي فرجي







تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد