امام حسين(ع) - ورود به محرم

فروشگاه اينترنتي

امام حسين(ع) - ورود به محرم

اشعار زيبا و خواندني




امام حسين(ع) - ورود به محرم



شميم عاطفه در كوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ كربلا شده است


وزيده در همه جا عطر سيب حضرت عشق
قسم به ساحت گريه قسم به ساحت عشق


دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن كرب و بلا دلم را برد


دوباره ماه محرم، رسيده ماه عزا
غروب غربت جانكاه سيدالشهدا


صدا صداي قديمي طبل و زنجير است
فضا فضاي صميمي ولي چه دلگير است


خروش ناله‌ي حيّ علي العزا در راه
دوباره قافله‌ي روضه هاي ثارالله


برات گريه دوباره به چشممان دادند
به ما حسينيه‌ي‌ گريه را نشان دادند


حسينيه است؟ نه، خيمه؟ نه، كربلا اينجاست
مزار خون خدا في قلوب من والاست


محرم آمده آقا صدايمان كردي
براي عرض ارادت، جدايمان كردي


لياقتي بده تا روضه خوان تو باشم
عنايتي كه فقط در امان تو باشم  


بگير دست مرا وقت خسته حالي ها
پري بده به دلم در شكسته بالي ها


مرا به غربت بي انتهاي خود بردي
شبي كه گوشه‌ي‌ صحن و سراي خود بردي


هنوز ندبه‌ي غم در رواق تو جاري است
هنوز داغ عطش بين باغ تو جاري است


صداي مرثيه‌ ي آب آب مي آيد
صداي گريه‌ ي‌ طفل رباب مي آيد


هنوز علقمه لب تشنه‌ ي لب سقاست
هنوز چشم حرم در مصيبتش درياست


اميد اهل حرم مي رود به قربانگاه
و يا به سوي منا مي رود ذبيح الله


شكسته قلب حرم، يا مجيب مي گويد
نگاه خسته اي أين الحبيب مي گويد


از آسمان و زمين تير و دشنه مي بارد
ز هر كرانه فقط تيغ تشنه مي بارد


صداي ناله‌ ي أمن يجيب مي آيد
صداي روضه‌ي‌ شيب الخضيب مي آيد


خميده خواهري انگار مي رود از حال
گمان كنم كه رسيده حوالي گودال


ميان هلهله‌ي بي امان چه مي بيند؟
ميان نيزه و تير و سنان چه مي بيند؟


نه سيدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت


هوا ز باد مخالف چو قيرگون گرديد
عزيز فاطمه از اسب سرنگون گرديد


بلند مرتبه شاهي ز صدر زين افتاد
گر غلط نكنم عرش بر زمين افتاد






تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد