
اگر چه اشك گرمي ارمغان آورده ام مادر
نسيم سردم و بوي خزان آورده ام مادر
نيايد كس به استقبال من زيرا كه مي سوزد
ز هرُم شعله اي كز سوز جان آورده ام مادر
به اين بي دست و پايي بي پر و بالي نمي دانم
چه باعث شد كه رو در آشيان آورده ام مادر
اگر من زنده برگشتم ز صحراي شهادت ها
ز صدها مرگ تدريجي نشان آورده ام مادر
رهانيدم ز طوفان ستم ها كارواني را
كه اينك بي برادر كاروان آورده ام مادر
حسينت را نياوردم من و از داغ جانسوزش
دل خونين و چشم خون فشان آورده ام مادر
به جا از يوسفت ماندست يك پيراهن خونين
كه با خون دل آن را ارمغان آورده ام مادر
كمك كن زينبت را تا كنار قبر پيغمبر
كه مانند تو جسمي ناتوان آورده ام مادر
اربعين حسيني

- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴ ۱۳:۳۷ ۶ بازديد
- ۰ نظر