دانلود رمان غمگين و عاشقانه اميد قلبم براي موبايل و كامپيوتر


به نام خدا

دانلود رمان عاشقانه اميد قلبم,رمان عاشقانه اميد قلبم, رمان اميد قلبم رمان خانه, رمان عاشقانه بدون سانسور اميد قلبم, رمان عاشقانه صحنه دار اميد قلبم, رمان عاشقانه ايراني اميد قلبم, رمان عاشقانه كوتاه اميد قلبم, رمان عاشقانه ۹۸ia اميد قلبم, رمان عاشقانه خارجي اميد قلبم, رمان عاشقانه پليسي اميد قلبم, رمان عاشقانه دانلود اميد قلبم, اميد قلبم,رمان عاشقانه, رمان, رمان خانه, رمان عاشقانه, رمان, رمان خانه, رمان عاشقانه بدون سانسور, رمان عاشقانه صحنه دار, رمان عاشقانه ايراني, رمان عاشقانه كوتاه, رمان عاشقانه ۹۸ia, رمان عاشقانه خارجي, رمان عاشقانه پليسي, رمان عاشقانه دانلود, رمان اميد قلبم,دانلود رمان اميد قلبم براي موبايل,عكس شخصيت هاي رمان اميد قلبم,دانلود رمان اميد قلبم apk,دانلود رمان اميد قلبم نگاه دانلود,رمان اميد قلبم قسمت اول,دانلود رمان اميد قلبم نسخه apk,دانلود رمان اميد قلبم apk,رمان اميد قلبم قسمت اخر, رمان,رمان نودهشتيا,رمان هاي زيبا و خواندني,رمان معشوقه ۱۶ ساله,رمان اشتباه شيرين,رمان مستانه عشق,سايت باغ رمان,رمان شام مهتاب,دانلود رمان جديد نودهشتيا, رمان هاي طاهره الف,رمان ايراني,دانلود رمان جديد,دانلود رمان اندرويد,نگاه دانلود,دانلود كتاب رمان,كانال رمان,سايت رمان,دانلود رمان نگاه دانلود,رمان نگاه دانلود,بهترين رمان,رمان ارباب,دانلود رمان براي اندرويد,دانلود رمان ايراني,خواندن رمان,عاشقانه



در دانلود رمان اميد قلبم رمان عاشقانه جديدي براي شما آماده كردمي كه در مورد دختري به نام نفس هست كه از جنس ابريشم… نرم ، لطيف ، با محبت آرشــــــام پسري از جنس سنگ… نفوذ ناپذير ، سرد ، خشك ، تنها ، تودار اما اين پسرِ ما بعضي وقتا مهربون ميشه … ببينيم در مقابل كي رفتارش تغيير ميكنه اما اين رفتاراش ريشه در كودكيش داره… پسر داستان رو ناكام بار آورده! ناكام از مهر و عطوفت… كي اين ناكامي رو بهش هديه داده؟ حالا اين دختر و پسر با هم صميمي ميشن. دليلش چيه؟ …

دانلود رمان اميد قلبم

نام رمان: اميد قلبم
نويسنده: طاهره الف
ژانر: عاشقانه و اجتماعي
تعداد صفحات:765 صفحه

توجه: كليه قسمت هاي غير اخلاقي رمان ها حذف مي گردد.

خلاصه دانلود رمان:





رمان هاي جديد ، داستان هاي جذاب و خوانندني



دانلود كتاب رمان و داستان جديد اميد قلبم



در مورد دختري به نام نفس هست كه از جنس ابريشم… نرم ، لطيف ، با محبت آرشــــــام پسري از جنس سنگ… نفوذ ناپذير ، سرد ، خشك ، تنها ، تودار اما اين پسرِ ما بعضي وقتا مهربون ميشه … ببينيم در مقابل كي رفتارش تغيير ميكنه اما اين رفتاراش ريشه در كودكيش داره… پسر داستان رو ناكام بار آورده! ناكام از مهر و عطوفت… كي اين ناكامي رو بهش هديه داده؟ حالا اين دختر و پسر با هم صميمي ميشن. دليلش چيه؟ …


قسمت هاي ابتدايي رمان را با هم مي خوانيم:


كمي آرد درون و كناره هاي تشتِ بزرگ مسي مي پاشد و خمير سفيدِ نان را ورز مي دهد.
مي كوبد. قل مي دهد. مشت مي زند. تكه تكه مي كند. يك دست مي كند. پهن مي كند. گرد مي
كند. آرد مي پاشد درون تشت مسي! خمير را مي چرخاند. با نوك انگشتانش روي خمير ضربه مي
زند. مي چرخاند. قل مي دهد. مشت مي زند. كفِ دو دستش را به هم مي مالد و تكه هاي
چسبيده ي خمير به دستش، درون تشت مي ريزند. يك دور ديگر خمير را در تشت مي چرخاند
و كمي فشارش مي دهد و صافش مي كند.
با آبِ باقي مانده درون پارچ، دستِ خميري شده اش را مي شويد و بقچه ي سفيدي كه
وسطش چل تكه دوزي شده را روي خميرِ خسته از مشت و مال پهن مي كند. “يا علي” ذكر
لبش و دستش ستون زمين، از جا برمي خيزد. لبه هاي تشت را گرفته و بلند مي كند و آن را كنارِ
اجاق گاز كپسولي مي گذارد تا جوش شيرين كارِ خودش را كرده و يك ساعت ديگر خميرِ وَر
آمده را به تنور بسپارد.
از روي تخته هاي كج و كوله ي حفاظِ ايوان به حياط نگاهي مي اندازد و صدا بلند مي كند:
گل نساء! هاي گل نساء! بييَ كيجا… ايجه بييَ )بيا دختر… بيا اينجا(
گل نساء از دنبال گذاشت نِ خروسِ پر سياه دست برمي دارد و به دنبال اجراي فرمان مادر
راهي ايوان مي شود. دمپايي هاي پلاستيكي اش روي پله هاي بلوكي صدا مي دهند!
روي پله ي آخر مي ايستد: بله؟!


دانلود رمان

عاتكه خانوم گوشه هاي چادرشب را مي گيرد و پشتِ كمرش گره محكمي مي زند و با
سرش به ظرف هاي كثيفِ روي زمين اشاره مي كند: آ خدا بِدَره! ايشانِ بابُر بُشور! )خدا حفظت
كنه! اينا رو ببر بشور(
گل نساء دمپايي هايش را بي هوا درمي آورد و دامنِ گلي و چين دارِ پيراهنِ بلندش را در
دست مي گيرد. كنار ظرف ها، روي دو پا مي نشيند و يكي يكي كاسه هاي پلاستيكي خالي شده
از آرد و شكر و … و پارچ خالي از آب را درون هم گذاشته و برمي خيزد. دمپايي هايش را به پا مي
كند و از پله ها پائين رفته و به كنار شيرِ آب زهوار در رفته ي روي سربالايي حياط مي رود. روي
چهارپايه ي چوبي مي نشيند و شير آب را باز كرده و آب يخِ چشمه روي ظرف ها روان مي شود.
ثريا در زير ايوان دنبالِ تخمِ مرغي از آن مرغِ پر حنايي مي گردد و زير لب غرغر مي كند:
واسش جعبه پُر كاه گذاشتما… بي صاحاب شده! مياد اينجا تخم ميكنه
سفيديِ تخم مرغ را كه مي بيند، لبخند عميقي روي صورت سبزه و آفتاب سوخته اش
مي نشيند. آقا تقي شاخه ي بلند و قطورِ درخت را ريز ريز مي كند. تبر با صداي بنَگ بنَگ روي
شاخه مي نشيند و تكه اي از چوب و پوستِ خشك شاخه مي پرد! ضربه هاي ديگر و شاخه مي
شكند. هيمه لازم است! آقا تقي هميشه تنه هاي خشك را جمع و ريز مي كند و زير ايوان
انبارشان مي كند براي سوختن! ضربه هاي ديگر و شاخه ي دراز سه تكه مي شود.


دانلود رمان عاشقانه و احساسي اميد قلبم


فوت كرده و صداي ناخوشايندي از آن طرفِ نِي خارج مي شود. صورتش را جمع مي كند و
آن را از لبش فاصله مي دهد. بابا تقي اش خيلي خوب بلد است بنوازد اما او فقط فوت مي كند كه
از آن سرِ نِي صداي سوت مانندِ آزار دهنده اي خارج مي شود! كلافه به نِي محكم و كلفت و
سوراخ هاي منظمِ رويش نگاه مي كند. شوهرِ خاتون خاله كه آملي است به اين جور نِي ها مي
!» لَلِه وا « : گفت
نِي را درون كوله ِر )كوله ي چوپان ها( جاي مي دهد و چشم در دشت مي چرخاند. نوكِ
كوه هاي اطراف شبيه دالبور هاي خيلي بزرگ است! خود و گله اش هم درون طبق معمول در
همين دره ي پر علفِ هميشگي هستند. جايي كه ايستاده اند زيرِ تابشِ مستقيمِ آفتاب نيست.
نور آفتاب، مايل و از پش تِ آن كوه كه از همه بزرگتر است مي تابد و دره پر از سايه / روشن شده
است! از روي سنگِ بزرگِ كج و كوله برمي خيزد. گوسفندان را جلوي چشمش نمي بيند كه با اخم
كمرنگي سر مي چرخاند.


دانلود رمان عاشقانه اميد قلبم


بازدمش را پرفشار و پر حرص بيرون مي فرستد و صدا بلند مي كند: صُراحي!
چي كار داري ميكني؟!
صُراحي دستپاچه از حركتِ غير قابلِ كنترل گوسفندان به جهتِ مخالف، داد مي زند:
خورشيد؟! اينا چرا نميمونن يه جا؟!
خورشيد سرش را به طرفين تكان مي دهد و به طرف گوسفندان مي دود و در همان حال
هم صدا هايي كه فقط گوسفندان و سگِ نگهبان مفهومش را مي فهمند درمي آورد. شاخه ي
خشكي را از روي زمين برمي دارد و به سمتِ گوسفندانِ از گله جدا شده مي رود. “مِلي” به
كمكِ “سياهه” گله را منسجم مي كنند و گوسفندان را به سمتِ چپ مي رانند.
خورشيد با ضربه هاي آرامي به پشتِ گوسفندانِ فراري از گله، به حركتشان سرعت مي
بخشد و همانطور هم زير لب غرولند مي كند: تو خا بلد ني يه، بيكاري مي هَمرَ هَني؟! روخانه وَر
شونوبان چي كَر كارديم؟! هوووووف! خدا! )تو كه بلد نيستي بيكاري با من مياي؟! ميرفتن طرف
رودخونه چي كار ميكرديم؟!(
و خدا را شكر قبل از اينكه گوسفندان پائين تر بروند و به رودخانه برسند متوجه شد و
جلويشان را گرفت! اين صُراحي كه فقط براي ديدار با آن فريد خان همراه او به صحرا مي آيد،
ديگر به اين زبان بسته ها چه كار دارد؟! خب بنشيند روي يكي از اين سنگ ها تا آن فريدِ فلان
فلان نشده بيايد ديگر! گوسفندان را به گله مي رساند و همان طور زير لب غرولند كرده و
عصبانيتش را بر سرِ فريدِ از همه جا بي خبر خالي مي كند!

دانلود رمان اميد قلبم از طاهره آ

شاخه ي خشك را روي زمين پرت مي كند و پا كوبان و معترض به سمت صُراحي قدم
برمي دارد و دست به كمر مي شود: صُراحي؟! نُتوني ناكُن! مجبوري مَگِر؟! بِنيش تا بييَ دَ! مي كار
مِن چِرَ دخالت كاني؟! )نمي توني نكن! مجبوري مگه؟! بشين تا بياد ديگه! توو كار من چرا دخالت
ميكني؟!(
صُراحي دهان باز مي كند تا جوابي بدهد كه چشمش روي نقطه اي ثابت مانده و لبخند مي
زند. ابرو هاي خورشيد بالا مي پرند و عصبانيت جايش را به تعجب مي دهد. سر مي چرخاند و با
ديدن فريد كه تيز و فرز از دره پائين مي آيد، ابرو هايش به هم نزديك مي شوند. “سياهه”
زبانش را تا آخر بيرون آورده و پارس مي كند و خورشيد به كنار گله مي رود.
فريد نزديك و نزديكتر مي شود. پيراهنِ پارچه ايِ سفيد رنگي به تن دارد و لنگه هاي
شلوارِ كلفتِ سياهش هم طبق معمول درون جوراب هاي خاكستري اند. يك چوبِ خشك هم در
دستش است و آن را در هوا تكان مي دهد. خورشيد پشت چشمي نازك مي كند. امروز به اندازه
ي كافي از قرارِ يواشكيِ اين دو كشيده است! صُراحي لبخند گشادي مي زند و به طرفِ فريدِ
نزديك آمده قدم برمي دارد.
فريد هم لبخند مي زند كه دندان هاي سفيدش به نمايش در مي آيند: سِلام! خوبي؟! خِلي
مَطِل بِسه ي؟! )خيلي معطل موندي؟!(
شانه به شانه ي يكديگر هم قدم شده و حرف مي زنند. چشمانِ درشت و سياه خورشيد،
گرد مي شوند؛ اين پسر عمو خان اصلاً او را نديد؟! سلامي، عليكي، هايي، هويي! نديد ديگر!



دانلود رمان اميد قلبم


نامزدش را ديده، ديگر بقيه را مي خواهد چه كار؟! نفسش را پر فشار بيرون مي فرستد و روي
زمين مي نشيند. پا هايش را درون شكمش جمع مي كند و آرنج هايش را روي زانو هايش گذاشته
و انگشتانش را در هم قلاب مي كند. نگاهش را به گوسفندانِ در حال چَرا و “سياهه” ي زبان
بيرون آورده مي دوزد. لبخند كجي مي زند. “مِلي” روي زمين خوابيده و “سياهه” بالاي سرش
ايستاده و اطراف را مي پايد. چند روز ديگر توله هايشان به دنيا مي آيند!


راديو روشن است و طبق معمول از اخبارِ جنگ در اين نخستين روز هاي سال مي گويد.
اين روز هايي كه با وجود كمبود و شهادت و خون، هنوز هم مردم لبخند مي زنند و عيد را
فراموش نكرده اند. روز هاي سختيست. اصلاً روزگارِ سختيست. سخت مي گذرد اما خب،




:::دانلود رمان و داستان اميد قلبم در ادامه مطلب:::







بهترين مسواك برقي - با دو سال گارانتي

خريد اينترنتي مسواك برقي مارك اورال بي - اصل و اورجينال


خريد اينترنتي مسواك برقي مارك اورال بي - اصل و اورجينال

داراي كيفيت عالي و دو سال گارانتي و خدمات پس از فروش

شماره مجوز بهداشت: 8834331279598000


داراي باطري داخلي قابل شارژ و فوق العاده قوي

داراي سري فوق العاده با كيفيت و قابل تعويض

سري اين مسواك در داروخانه ها موجود بوده و ميتوان به راحتي تهيه كرد


2 سال گارانتي اصل آلمان


قيمت فقط: 110000 هزارتومان







ادكلن بلك افغان طرح اصلي با ماندگاري بالا- سايز ۵۰ml

عطر بلك افغانو


ويژگي هاي ادكلن بلك افغان (ادكلن بلك افغانو):

Black Afgano
ماندگاري عطر تا ۲ روز
كيفيت بسيار عالي
ويژه بانوان و آقايان
نوع عطر extrait de perfurm
نوع رايحه: تند، گرم، تلخ


قيمت فقط: 105000 تومان






شارژر خورشيدي و پاوربانك - ضد آب و ضربه

http://www.harajiha.ir/pic/uploads/1491327070.jpg


شارژر خورشيدي و پاوربانك 5000 ضد آب و ضد ضربه


با انرژي خورشيد هم شارژ ميشه
2-تا حدودي ضد آب هست (مقاوم در برابر ريزش آب باران و عرق
يعني منظور افتادن وفرو رفتن دستگاه در آب نيست)
3-باتري داخلي از نوع ليتيوم پليمر ميباشد.

نوع باتري داخلي : ليتيوم پوليمري
حجم باتري واقعي داخلي : 5000 mAh
حجم باتري كه روش نوشته شده است: 10000 mAh
شارژ از طريق سولارپنل : 5 ولت 200 ميلي آمپر
برق ورودي : 5 ولت 1 آمپر DC
خروجي برق : 2 عدد پورت 5 ولتي 1 آمپري DC
ارسال رنگ بصورت كاملا رندوم
زمان مورد نياز براي شارژ كامل باتري داخلي از طريق پنل خورشيدي : 13 ساعت نور مستقيم آفتاب
زمان مورد نياز براي شارژ كامل باتري داخلي از طريق پورت USB كامپيوتر : 5 ساعت
زمان مورد نياز براي شارژ كامل باتري داخلي از طريق آداپتور وشارژر USB :
بستگي به آمپر خروجي شارژر از 2 الي 4 ساعت

قيمت فقط: 58000 تومان






ساعت دخترانه و زنانه گل گلي

http://www.harajiha.ir/pic/uploads/1507929963.jpg

ساعت مچي زنانه و دخترانه والار گل گلي

ساعت دخترانه و زنانه گل گلي

ساعتي منحصر به فرد و طراحي متفاوت

ساعت فوق العاده شيك و زيبا

ساعتي با ظاهري متفاوت ويژه كساني كه به زيبايي خود اهميت مي دهند

 

قيمت فقـط :27000 تـومان




دستگاه گرم كننده موم اپيلاسيون خشابي به همراه موم

موم گرم كن خشابي


در استفاده از موم جهت اپيلاسيون از آنجا كه موها از ريشه جدا مي گردد

باعث مي شود به مرور زمان رويش موها كاملا قطع گردد.

بعد از اپيلاسيون حتما از سافت ژل يا محصولات خنك كننده استفاده گردد

تا التهاب احتمالي حاصله را كاهش و از بين ببرد.

از اين دستگاه مي توان براي تمام نقاط بدن از جمله صورت، چانه، پشت، دست و پا، لب و ... استفاده نمود

و با هر پوستي سازگار مي باشد.


دستگاه وكس موم گرم كن خشابي
اين نوع دستگاه مناسب براي موم هاي خشابي بوده
سرعت گرمايشي سريع


قيمت فقط: 49000 تومان





فروشگاه اينترنتي حراجي ها


ديگر محصولات در ادامه مطلب






فروشگاه اينترنتي حراجي ها




قيمت : 27,000 تومان

قيمت : 19,000 تومان

قيمت : 17,000 تومان

قيمت : 88,000 تومان

قيمت : 19,000 تومان

قيمت : 54,000 تومان

قيمت : 17,000 تومان

قيمت : 58,000 تومان





1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 >> 







تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد